کشف الغمة / ترجمه زواره ای ; ج ۱ ص ۲۸۰
و ديگر غزاى حديبيه بود كه امير المؤمنين (عليه السّلام) صلحنامه نوشت ميان رسول اللّٰه (صلّى اللّه عليه و آله) و ميان سهيل بن عمرو، چون مصلحت در صلح بود. پيغمبر فرمود كه يا على بنويس،«
بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ
»، سهيل گفت: اين كتابى كه نوشته مىشود ميان ما و تو چيزى بگو در آن بنويسند كه ما آن را دانيم، پس بنويس كه: باسمك اللهم، آن حضرت فرمود كه: يا على محو كن آنچه نوشتۀ و آنچه او مىگويد بنويس، پس امير المؤمنين (عليه السّلام) فرمود كه اگر نه فرمان تو مىبود من آن را محو نمىكردم؛ بعد از آن محو كرد و نوشت كه: باسمك اللهم. . آنگاه فرمود كه: بنويس كه اين آنست كه گزارده و فصل نموده بر او محمد رسول اللّٰه سهيل ابن عمرو را، سهيل گفت: اگر قبول مىداشتم ترا باين در كتابتى كه بيان ما و تست اقرار بنبوت تو ميكردم و نزاع ميان ما و تو نمىبود، اين را محو كن و نام خود را بنويس، امير المؤمنين (عليه السّلام) فرمود كه: و اللّٰه كه آن حضرت رسول اللّٰه است على رغم أنف تو، سهيل گفت: نام او را بنويس تا شرط برجا باشدامير المؤمنين (عليه السّلام) فرمود كه: واى بر تو اى سهيل دست از عناد باز نميكشى حضرت رسول فرمود كه: يا على محو كن عرضكرد كه: يا رسول اللّٰه دست من نمىرود كه نام ترا از نبوت محو كنم فرمود كه: پس بنه دست مرا بآن تا من آن خود محو كنم، پس آن حضرت آن را محو كرد از آنجا. و گفت مر امير المؤمنين (عليه السّلام) را كه زود باشد كه ترا باين نوع أمرى خوانند و در اجابت آن ترا مصيبتى باشد، و بعد از آن صلحنامه را تمام فرمود، و نظام تدبير اين غزا بدست امير المؤمنين عليه السّلام شد از براى حفظ دماء أهل اسلام.
