چون كسانى كه در بنى اسرائيل مأمور بكشتن گاو شدند پنج كس بودند.حسين بن خالد گويد از امام هفتم پرسيدم يك شتر قربانى از چند كس كافى است؟فرمود از يكى،گفتم يك گاو؟فرمود از پنج كس بشرط آنكه سر يك سفره نان بخورند، گفتم چگونه شتر براى بيش از يكى كافى نيست و گاو از پنج كس كافى است؟فرمود براى آنكه در شتر جهتى را كه گاو دارد نيست براستى آنان كه قوم موسى را به گوسالهپرستى واداشتند پنج بودند از يك خانواده كه سر يكسفره ميخوردند و آنها اذينوه و برادرش ميذويه و برادر زاده او و دخترش و زنش بودند و آنها هم آنانند كه خدا دستور داد گاو بكشند و كشتند
55-حسين بن خالد نقل مىكند كه به امام كاظم(عليه السّلام)گفتم:يك شتر قربانى(در حج) از چند نفر كفايت مىكند؟فرمود:از يك نفر،گفتم:گاو چطور؟فرمود:از پنج نفر كفايت مىكند،مشروط بر اينكه بر سر يك سفره غذا بخورند.گفتم:چگونه است كه يك شتر فقط از يك نفر كفايت مىكند ولى يك گاو از پنج نفر؟فرمود:آن علّتى كه در گاو است در شتر نيست،كسانى كه قوم موسى را به پرستش گوساله فرمان دادند پنج نفر و از يك خانواده بودند و از يك سفره مىخوردند و آنها عبارت بودند از:«اذينوه» و برادرش«مبذويه»و پسر برادرش و دختر و همسرش،و آنها همان كسانى بودند كه آن گاوى را كه خدا به ذبح آن فرمان داده بود،ذبح كردند.
55-حسين بن خالد گويد:بامام موسى بن جعفر عرضكردم از جانب چند نفر يك شتر قربانى بس است؟فرمود از جانب يك نفر عرضكردم بنا بر اين يك گاو هم از يك نفر؟فرمود:از جانب پنج نفر كافى است بشرط اينكه همگى نان خور يك سفره باشند عرضكردم چگونه است كه يك شتر فقط از يك نفر كافى است ولى يك گاو از پنج نفر؟فرمود:براى آنكه جهتى كه در گاو هست در شتر نيست زيرا آنان كه قوم موسى را به گوسالهپرستى واداشتند پنج نفر بودند كه همگى از يك خانواده و بر سر يك سفره مىنشستند آنان اذينوه و برادرش مبذويه و پسر برادرش و دخترش و همسرش بودند و هم اينان بودند كه گاوى را كه خداوند دستور كشتنش را داده بود كشتند.
-حسين پور خالد گفته:از امام موسى بن جعفر پرسيدم يك اشتر قربانى از چند تن كافىست؟.گفت:از يكى.گفتم:گاوى؟. گفت:از پنج تن به شرط آنكه همه بر خوانى در خوردن شريك باشند.گفتم:چگونه اشترى براى بيش از يكى بنده و گاو از پنج تن بسنده است؟.گفت:چون اشتر را جهتىست كه گاو فاقد آنست. كسانى كه پيروان موسى را به گوسالهپرستى واداشتند پنج تن بودند و بر خوانى مىنشستند و نامهاى ايشان:اذينوه و برادر وى ميذويه و برادرزادۀ وى و دخترش و همسرش بودند،ايشان همان كسانى بودند،كه خدا فرمان داد گاوى بكشند.