امّا ادريس پيامبر-عليه السّلام-از شهر و آبادى خود رانده شد، مردم آنجا كار بيهوده انجام مىدادند. و ادريس آنان را از اينكه به دعاى او خداوند سبحان باران رحمت را از آنان قطع خواهد كرد، با خبر ساخته بود، آنگاه به درون غارى پناه برد و خداوند متعال فرشتهاى براى او موكّل ساخت كه هر روز عصر، غذاى او را مىآورد. و بعد از رفتن او، بيست سال درنگ كردند و در اين مدت قطرهاى باران بر آنان نباريد. وقتى كه طاقتشان سر آمد و به سوى خداوند توبه كردند، خداوند ادريس را فرمان داد كه نزد آنان برگردد .