17-روايت شده است كه عدهاى از اصحاب، اجازه خواستند تا خدمت امام -عليه السّلام-شرفياب گردند. وقتى وارد دهليز شدند، متوجه گرديدند كه كسى با صداى خوش و به زبان سريانى مىخواند و مىگريد، تا اينكه آنها را نيز گرياند ولى نفهميدند چه مىگويد: خيال كردند كه يك نفر از اهل كتاب است كه مىخواند. وقتى كه صدا قطع شد اينها وارد شدند اما كسى را نزد امام-عليه السّلام- نديدند. پرسيدند يا ابن رسول اللّٰه! ما صداى زيبايى شنيديم كه به زبان سريانى مىخواند. حضرت فرمود: خودم بودم كه مناجات الياس پيامبر را به ياد آوردم و آن را خواندم و گريستم .