122-بعبد اللّٰه بن عباس نوشت اما بعد آنچه بدردت ميخورد بجو و آنچه بدرد تو نخورد واگذار زيرا در وانهادن آنچه بكارت نميخورد در يافتن آنچه است كه بكارت ميخورد،و همانا تو بر آن وارد شوى(پس از مردن)كه پيش داشتى نه بر آنچه بجا،گذاشتى،آنچه را فرداى مرگ بر خورى چنان بساز كه خواهى بدان برخورى و السلام.
123-و به عبد اللّٰه بن عبّاس در نامهاى اين گونه فرمود:أمّا بعد،آنچه تو را بكار آيد برگير،و آنچه كه تو را بكار نيايد واگذار،در دورى از آنچه بكارت نيايد رسيدن به آنچه بكارت آيد نهفته است،و جز اين نيست كه تو بر آنچه پيش رو دارى قدم مىنهى نه بر آنچه پشت سر نهادهاى،و آنچه را كه فردا با آن موجه خواهى شد آنچنان بنا كن كه دوست دارى با آن روبرو شوى،بدرود.
به عبد اللّٰه بن عباس نوشته:اما بعد،آنچه را به كارت آيد بجوى و آنچه را به كار نيايد وانه،چه آنگاه توانى به سودمند رسى كه بيهوده را كنار نهى(و انسان نمىتواند هم به كارهاى ثمربخش پردازد،هم به امور بىحاصل.نيرو در هر طرف مصرف شود از طرف ديگر كاسته خواهد شد)تو(پس از مرگ)به آن چيزها مىرسى كه پيش فرستادهاى نه به آنها كه پشت سر گذاشتهاى،آنچه را فردا خواهى ديد چنان تعبيه كن كه دوست دارى ببينى (عبارت مبهم است و با حدس و تخمين ترجمه شد).
123-حضرت على عليه السّلام به عبد اللّٰه بن عباس،نوشت:آنچه به كار تو آيد بجوى و آنچه به كار تو نيايد واگذار؛زيرا وانهادن آنچه كه به كار تو نمىآيد براى دستيابى به آنچه است كه به كار تو مىآيد و همانا تو بر آنچه پيش فرستادى[پس از مردن]وارد مىشوى نه بر آنچه پشت سر نهادى؛پس آنچه را فرداى قيامت با آن مواجه مىشوى چنان بساز كه دوست دارى با آن مواجه شوى؛و السلام.