[422]14-رقبة بن مصقله از اجدادش روايت مىكند كه:دو مرد به نزد عمر بن خطاب آمدند و از او درباره طلاق كنيز پرسيدند.پس عمر به پشتسر نگريست و على بن ابى طالب عليه السّلام را مشاهده كرد.پس گفت:اى مرد كم مو درباره طلاق كنيز چه نظرى دارى؟پس امام با انگشتان سبابه و انگشت كنارى آن اشارهاى كرد.پس عمر به سوى آندو برگشت و گفت:دوبار.پس گفتند:خدا منزّه است!سراغ تو آمديم درحالى كه امير مؤمنان هستى و از تو سؤالى كرديم پس به نزد مردى رفتى و از او پرسيدى و به خدا سوگند او با تو سخن نگفت.پس عمر گفت: آيا مىدانيد كه او كيست؟گفتند:نه.گفت:او على بن ابى طالب عليه السّلام است.شنيدم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله مىفرمود:اگر آسمانها و زمينهاى هفتگانه در يك كفه و ايمان على در كفه ديگر قرار داده شود،ايمان على برترى مىيابد.