81-در اقبال كه حسين بن علي عليه السّلام در دعاء روز عرفه فرموده:آغاز آفرينشم كردى بنعمت خود پيش از اينكه نامى داشته باشم،مرا از خاك آفريدى و در پشت پدرها جا دادى آسوده از مرگ و مير و پيوسته از صلبى برحمى كوچيدم در روزگاران گذشته،از مهر و لطف و احسانت بمن در دولت كافرانم بيرون نياوردى كه عهد تو را شكستند و رسولانت را دروغ شمردند،و از مهربانى و تو جهت مرا در دوران هدايتى كه آماده كردى بدنيا آوردى،و از آن پيش با من خوب كردى و نعمت دادى و از منى ريخته مرا شروع كردى و در سه ظلمت ميان گوشت و پوست و خونم نهادى،و مرا بآفرينشم انگشت نما نكردى و كارم را بخودم وانگذاردى و مرا تمام ساخته بدنيا آوردى و در گهواره كه كودكى بچه بودم نگهداشتى،شير گوارا بمن روزى دادى،و دل دايهها را بمن مهربان كردى و در سرپرستى،مادرانى دل سوزم وانهادى،و از پريان شب گردم حفظ كردى،و از بيش و كم سالم داشتى. والائى اى مهربان اى بخشاينده،تا اينكه چون بانك سخن برداشتم نعمتهاى فراوان خود را بمن كامل نمودى و هر سالهام پروريدى تا چون سرشتم بكمال رسيد و نهادم درست شد و با شعور حجت خود را بمن تمام كردى و شناخت خود را بمن الهام نمودى و از عجائب آفرينشت مرا بهراس افكندى و مرا بدان چه از بدائع آفرينشت در آسمان و زمينت بر آوردى گويا كردى،و بذكر و شكرت آگاه ساختى و بفرمانبردارى و پرستش خودت،و آنچه رسولانت آوردند بمن فهماندى،پذيرش وسائل خوشنوديت را برايم فراهم كردى،و در همه اينها بيارى و لطفت بمن منت نهادى. و چون مرا از گزيدۀ خاك آفريدى بار معبودا هر نعمتى بمن دادى و بمنّ عظيم خود از انواع معاش و هر جور جامهام روزى كردى،باحسان ديرين خود،تا چون هر نعمتى تمام كردى،و هر نقمتى از من دور ساختى،نادانى و دليرى من تو را مانع نشد كه بدان چه مرا بتو نزديك كند راهنمائى كنى و توفيق و تقرب خود را بمن ارزانى دارى-تا آخر دعا.