امام صادق عليه السّلام فرمود:گويى من حضرت قائم عليه السّلام را بر منبر كوفه مىبينم كه قبايى بر تن دارد و از جيب قباى خود نامهاى را كه به طلا مهر شده بيرون مىآورد و مهر را مىشكند و نامه را براى مردم مىخواند،و در اثر شنيدن مضمون آن،مردمان همچون گلۀ گوسفند از پيرامون او برمند و كسى جز رؤسا باقى نماند و او سخن ديگرى گويد،و مردم فرارى چون پناهگاهى نيابند به سوى آن حضرت باز گردند،و البتّه من سخنى را كه او خواهد گفت مىدانم.
از امام صادق(عليه السّلام)فرمود گويا من قائم(عليه السّلام)را بچشم خود مىنگرم كه بر منبر كوفه است و قبائى در بر دارد و از جيب قباى خود نامهاى كه با مهر طلائى مهر بر آن نهاده شده در مىآورد و آن را باز ميكند و بر مردم مىخواند و مردم از شنيدن اين نامه چون گله گوسفند از او رم ميكنند و مىگريزند،جز نقباء و سردستههاى آنان،و او سخنى به زبان آورد و مردم پناهگاهى نيابند تا باو برگردند و او را بپذيرند و راستى من آن سخنى را كه او مىگويد بخوبى ميدانم.
185 - از امام صادق عليه السّلام روايت كنند كه فرمود: گويا من حضرت قائم را بر فراز منبر كوفه مىبينم كه قبائى در بردارد و از جيب قباى خود (يا از زير آن) نامۀ كه بطلا مهر شده بيرون آورد و آن مهر را بشكند و نامه را بر مردم قرائت كند، و در اثر شنيدن مضمون آن مردم هم چنان كه گلۀ گوسفند رم ميكند از دورش پراكنده شوند و كسى جز سردستههاى آنان بجاى نماند پس سخن ديگرى بزبان آرد، و مردم فرارى چون پناهگاهى نيابند بسوى آن حضرت بازگردند، و براستى هم اكنون من آن سخنى كه او بزبان آورد ميدانم. شرح - مجلسى (ره) گويد: شايد آن نامه مشتمل بر لعن (خلفاء ناحق) و ائمۀ مخالفين باشد و يا مشتمل بر احكامى باشد كه مخالف با عقيدۀ اكثر مردم است.